Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1866 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boolean operation
U
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
filters
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
even
U
روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
bipolar
U
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
multiprecision
U
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد.
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
two's complement
U
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
clock
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clocks
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
most significant bit
U
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
mark
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
mask
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
decimals
U
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
U
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
Good grief!
<idiom>
U
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
indicator
U
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
complementation
U
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
dyadic operation
U
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
algebra
U
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
invert
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
double dabble
U
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
bit
U
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
bits
U
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
pack
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
packs
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
true false questions
U
پرسشهای درست- نادرست
drive
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
bipolar
U
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
excess
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
boolean operation
U
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
boolean operation
U
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
binary notation
U
نشان گذاری دودویی
checked
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
constants
U
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant
U
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
sound
[arguments, data, figures]
<adj.>
U
درست
[بی عیب ]
[سالم ]
[استدلال . داده ها . اعداد]
gray code
U
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
NOR function =
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
denial
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denials
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
unsigned
U
که اعداد منفی را نشان نمیدهد
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
coincidence element
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit
U
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
not a word of it was right
U
یک کلمه انهم درست بود
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
decimals
U
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
decimal
U
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
denary notation
U
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
numeric
U
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند
algebra
U
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
semantics
U
خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
grammatical error
U
استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
tabulator
U
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
decimals
U
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
radix
U
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
decimal
U
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
word mark
U
نشان کلمه
left shift
U
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
finite precision numbers
U
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
basic
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basics
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
mos
U
حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
frauds
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
fraud
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
telephoning
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoned
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephones
U
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
logic
U
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
spacer
U
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
demonstrators
U
نشان دهنده
demonstrator
U
نشان دهنده
indicator
U
نشان دهنده
indicant
U
نشان دهنده
indicative
U
نشان دهنده
palette
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
burn out
U
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
palettes
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
end
U
کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator
U
نشان دهنده حلقه
counting balance
U
ترازوی نشان دهنده
illustrator
U
نشان دهنده تصویر کش
illustrators
U
نشان دهنده تصویر کش
ended
U
کد نشان دهنده انتهای خط
resilient
U
نشان دهنده فنری
ends
U
کد نشان دهنده انتهای خط
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
specific code
U
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
an unerring aim
U
نشان درست یابی خطا
msb
U
بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده امواج
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رکورد
taximeter
U
نشان دهنده کرایه تاکسی
voltage indicator
U
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رکورد
episcope
U
دستگاه نشان دهنده تصاویر
frequency indicator
U
دستگاه نشان دهنده فرکانس
control flag
U
پرچم نشان دهنده دستورات
status board
U
تابلوی نشان دهنده وضعیت
indicator
U
عقربه یاصفحه نشان دهنده
end
U
کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant
U
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
oil gage
U
عقربه نشان دهنده روغن
aliasing
U
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
air hose coupling
U
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
boundary disclaimer
U
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
to be on top of the world
U
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
situation map
U
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
bathymetric contour
U
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gauges
U
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
external indicator
U
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
gauged
U
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauge
U
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gas indicator
U
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
attitude indicator
U
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
to feel on top of the world
U
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
radix
U
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
quasi-
U
که نشان دهنده تعداد دستورات است
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
single
U
استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
right on
<idiom>
U
نشان دادن موافقت (درست است بله)
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
harder
U
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hardest
U
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard
U
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
point
U
نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
colons
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colon
U
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
reverberation index
U
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
arithmetic
U
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
markers
U
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
position buoy
U
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
marker
U
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
azimuth micrometer
U
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
heads up display
U
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
drift signal
U
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
inverts
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert
U
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
Recent search history
Forum search
1
frangible
2
New Format
1
postside
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
tink and grow rich
1
A hero can affect on the people.
1
ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com